به گزارش مشرق، روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در سرمقاله شماره امروز خود با انتشار یادداشتی کم سابقه به تهی بودن اصلاحات و اصلاح طلبی از گفتمان موثر برای شرایط فعلی جامعه و همچنین خیانت این جریان در هشت سال گذشته سخن گفته است.
نویسنده سرمقاله همچنین اذعان می کند که اگر خود رئیس دولت های اصلاحات هم به جای همتی کاندیدا می شد و در جریان انتخابات حاضر میشد، میزان رای او از ۲.۵ میلیون رای همتی فراتر نمی رفت. این اعتراف در حالی است که برخی اصلاح طلبان برای توجیه شکست سنگینی که متحمل شدند، نبود کاندیدای مناسب را به عنوان توجیه بیان می کنند.
متن کامل سرمقاله آفتاب یزد را در ادامه خواهید خواند:
این روزها وقتی بزرگان و چهرههای شاخص اصلاحات را دعوت به مصاحبه و مباحثه میکنید غالبا با این پاسخ مواجه میشوید که «فعلا صبر کنید تا یکسال از عمر دولت سیزدهم بگذرد.» به نظر صاحب این قلم این پاسخ بیش از آنکه مدارا و همراهی با سید ابراهیم رئیسی باشد فرار از پاسخگویی و به عبارت صحیح و صریحتر تهی بودن اصلاحات و اصلاحطلبان از گفتمان موثر برای شرایط فعلی است.
آری؛ آنچه عرض شد تلخ و گزنده است اما به نظر میرسد عین واقعیت باشد. مرور تجربه سالهای قبل یعنی درست زمانی که بعد از سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد سکاندار پاستور شد به نیکی نشان میدهد اصلاحطلبان اگر گفتمان شان در جامعه غالب باشد و نفوذ پذیر با بنی بشری تعارف ندارند و وی و دستگاهاش را زیر تیغ نقد میبرند. فلذا این مهربانی با اصلاحطلبان با سید ابراهیم رئیسی نه از باب مهربانی که از باب خالی بودن دستان است.
اما سوال اینجاست چرا دست جریان چپ برای نقد و مطالبه گری از دولت سیزدهم خالی است؟ برای پاسخ باید رجوع کرد به ۸سال دولت حسن روحانی؛ همان جایی که جریان چپ خود را تمام و کمال خرج قدرت کرد و در رویدادهای سرنوشت ساز مقابل مردم ایستاد نه کنار آن ها. از سوی دیگر دیکته پر غلط دولتهای یازدهم و دوازدهم باعث شد کارنامه سیاه اصلاحطلبان، سیاهتر هم شود و اینگونه در جامعه جا افتاد که اصلاحطلبی اسم رمز کاسبی است نه پیامی و اعتباری برای اصلاح رویکردهای غلط و آسیب زا.
عملکرد جریان چپ ایران در ۸ سال گذشته این روزها باعث شده نقد دولت در قدرت سخت و جانکاه شود. هر جا نقصی، فقدانی و حفرهای دیده و گوشزد میشود خیلی سریع طرفداران رئیسی منتقدان را به سالهای نه چندان دور حواله میدهند تا آن نقد در دهان منتقد بماسد!
درست نیست همه کاسه و کوزهها را برسر حسن روحانی بشکنیم؛ باید از عملکرد اصلاحطلبان نیز صرف نظر از عملکرد دولت وقت شکوه کرد. باندبازی، رانتخواری، فامیلبازی، ویژه خواری و... جماعت اصلاحطلب حاضر در قدرت طی ۸ سال دولت تدبیر و امید از یکسو به دولت حسن روحانی ضربه زد و از سوی دیگر که مهمتر نیز است وجهه جریان چپ ایران را تخریب کرد.
آن زمان که لیست استخدام اعضای ستاد روحانی در هیئت مدیرههای شرکتهای مختلف دولتی منتشر و افشا میشد و هر کدام از آقایان بدون هیچ تخصصی و مدرکی حقوقهای چند ده میلیونی روانه حسابهای بانکی شان میشد بنده به شخصه فاتحه جریان اصلاحات را خواندم و به دوستان و همفکران هم عرض نمودم شورای نگهبان حتی اگر از سید محمد خاتمی دعوت کند که بیاید کاندیدای ریاست جمهوری شود باز هم رای وی از همتی بیشتر نخواهد شد!
دو مشکل و گره عمده در کار اصلاحطلبان بود و هست؛ اول اینکه مردم فهمیدند آن سخنان قشنگ و رمانتیک نتیجهاش شد ناکارآمدی آغشته به فساد و دوم اینکه این جماعت مردم را خفیف و نادان فرض میکنند و حتی اکنون نیز اینگونه است. نشان به آن نشان که بخشی از این اصلاحطلبان عبدالناصر همتی را علم کردند تا مردم را به خیال خود گول بزنند.
قطعا و یقینا جریان اصلاحات به پاکسازی و تولید یک گفتمان موثر نیاز دارد. اینکه چگونه و چطور بحث دیگری است اما آنچه مسلم است با دستمال کثیف نمیشود شیشه را پاک کرد. جامعه طالب اصلاحات است اما اینکه چه کسی و کسانی قصد اصلاح دارند مهم است. ضربههای مهلک ۸ سال گذشته تا اطلاع ثانوی جریان اصلاحات را به کما برده است. این خیانت قابل گذشت نیست.